بیش از ۴ سال است که واژههایی مانند استارتاپ، لین، کسبوکار نوپا و امثال آن در ایران گفته و نوشته میشود. همراه چند تن از دوستان خوبم مثل ناصر غانم زاده، مهدی علی پور، محسن ملایری، سهیل عباسی، حمیدرضا احمدی، مهدی ناصری و … تلاش کردیم که ادبیات جدید کارآفرینی را ترجمه و تبیین کنیم. باوجود همهٔ این تلاشها هنوز هم در رویدادها، دورههای آموزشی، مقالات و … شاهد هستیم که بعضاً تعریف و درک درستی از نوپای ناب وجود ندارد. تعاریف و تعابیر گوناگون میتواند خوب و طبیعی باشد و از طرفی میتواند مخاطبین را سردرگم کند. در این مقاله سعی کردم نوپای ناب را از جنبههای مختلف و بر اساس منابع اصلی کارآفرینی ناب تدوین کنم تا به اغلب شبهاتی که شنیده و گفته میشود، پاسخی باشد. لطفاً نظرات و پیشنهادهای خود را جهت کامل شدن آن در قسمت نظرات بنویسید.
معادل فارسی لین استارتاپ:
واژه استارتاپ (startup) در فارسی به «نوپا» و لین (lean) به «ناب» ترجمهشده است. بنابراین «نوپای ناب» ترجمه «لین استارتاپ» خواهد بود.
تاریخچه لین استارتاپ:
اواخر دهه ۹۰ میلادی بهیکباره کسبوکارهای اینترنتی رونق بسیاری یافتند. برای همین هم افراد متعددی به سمت این نوع کارها جذب شدند. یکی از آنها اریک ریس بود. ریس اولین کسبوکار خود را در دوران دانشجویی راهاندازی کرد. علیرغم داشتن طرح تجاری کامل، تحقیقات بازار، دانش فنی و سرمایه کافی به دلیل عدم درک درست از مشتریان هدف با شکست مواجه شد. او متوجه شد که قبل از تمرکز بر روی اجرای طرح، باید از درست بودن طرح اطمینان حاصل کند. و چون ابزارهای موجود کافی نبود، ریس خودش دستبهکار شد و متدولوژی نوپای ناب را برای اطمینان از درستی طرح، ابداع نمود.
ریس که با استیو بلنک کار میکرد و متدولوژی «توسعه مشتری» را در عمل زیر نظرش فراگرفته بود، آموزههای دیگر خود یعنی مفاهیم توسعه چابک نرمافزار (Agile) و شیوههای تولید ناب (Lean Manufacturing) را با آن ترکیب کرد. ریس متدولوژی خود را برای ساختن شرکت دیگری بانام IMVU به کار برد. نتیجه استفاده از متدولوژی ناب، ظهور شرکتی با ۴۰ میلیون دلار درآمد سالانه و ۴۰۰ کارمند شد. بدین ترتیب نوپای ناب در ابتدا بهعنوان بهترین تجربه در یک شرکت فناوری مستقر در دره سیلیکون ایالاتمتحده مطرح گردید.
در سال ۲۰۰۸ برای اولین بار، ریس عبارت «نوپای ناب» را در وبلاگ خود بکار برد و بدین ترتیب واژه «نوپای ناب» توسط او به ادبیات کارآفرینی وارد شد. از آن به بعد، متدولوژی نوپای ناب هر روز از محبوبیت بیشتری در بین کارآفرینان سراسر جهان برخوردار میشود. بهطوریکه امروز در ۹۴ شهر دنیا برنامههای منظمی برای آموزش آن برگزار میگردد. اریک ریس در سال ۲۰۱۱ متدولوژی نوپای ناب را در کتابی با همین نام رسماً منتشر نمود. (خوشبختانه این کتاب توسط دوست خوبم آقای احمد پور به فارسی ترجمهشده است.)
تعریف نوپا
- یک کسبوکار جدید، جوجه کسبوکار! (دیکشنری وبستر)
- سازمانی است موقت که به دنبال یافتن یک مدل کسبوکار تکرارپذیر، مقیاسپذیر و سودآور است. (استیوبلنک: استاد دانشگاه استنفورد و کارآفرین)
- موسسهای است که برای خلق محصول یا خدمتی نو در شرایط عدم قطعیت بسیار ایجادشده است. (اریک ریس: کارآفرین)
- شرکتی است که درباره سه چیز سردرگم است: ۱- محصولش، ۲- مشتریانش و اینکه چگونه پول دربیاورد. همینکه به هر سه چیز پی ببرد، از نوپا بودن خارجشده به کسبوکاری واقعی تبدیل میشود. متأسفانه در بیشتر مواقع، این اتفاق نمیافتد. (دیو مک کلور: سرمایهگذار)
- شرکتی است که برای سریع رشد کردن طراحیشده است. صرفاً تازه تأسیس بودن به معنای نوپا بودن نیست. نوپا بودن محدود به فناوری نیست. برای نوپا بودن الزامی به جذب سرمایه خطرپذیر یا فروش شرکت نیز وجود ندارد. تنها چیز اساسی رشد است. هر چیز دیگری که به نوپاها نسبت میدهیم از رشد میآید. (پاول گراهام: سرمایهگذار)
آنچه بین همهٔ این تعاریف به نظر مشترک میرسد:
- ابهام و عدم قطعیت در مدل کسبوکار به دلیل نوآوری
- قابلیت رشد و مقیاسپذیری
- موقت بودن
دقت داشته باشیم که سن، اندازه، صنعت کسبوکار ملاک نوپا بودن نیست. حتی نیازی به فناوری محور بودن شرکت هم نیست. چون نوآوری میتواند منشی غیر از فناوری مثلاً جغرافیا یا مدل کسبوکار داشته باشد. بنابراین علیرغم اینکه این ادبیات از دل کسبوکارهای اینترنتی شکلگرفته است ولی بهصراحت سردمداران کارآفرینی ناب آن را مختص فناوری اطلاعات (IT) نمیدانند. تا جایی که استیو بلنک در کتاب خود- راهنمای کارآفرینان- کسبوکارهای کوچک، اجتماعی و کارآفرینی درونسازمانی را نیز نوعی نوپا میداند (نوپاهایی که شرط دوم را ندارند! بلنک بیشتر بر روی جستجوی مدل تأکید دارد.)
آیا نوپاها کسبوکار هستند؟
این سؤال درست مثل این میماند که بپرسیم نوزادها؟ انسان هستند؟ آنها رفتاری کاملاً متفاوت از افراد بالغ دارند. توانمندیهای او را ندارند. نمیتوانند راه بروند، بجوند، حرف بزنند، حتی در روزهای اول درست ببینند. بااینوجود انسان هستند.
برای کسبوکارها هم مثل انسان چرخه حیات تعریف میشود و با توجه به اینکه در چه مرحلهای قرار دارد، اسمی متفاوت بر آنها نهاده میشود. این تفاوت اسم برای تشخیص دوره و تفاوت رفتاری کسبوکارهاست.
نوپاها دوران نوزادی یا جنینی یک کسبوکار هستند (یا به تعبیر وبستر جوجه کسبوکارند!). آیا نوزادان قرار است تا ابد در همان حال بماند بدهی است که نه. ازاینرو نوپاها موقت هستند.
نوزاد برخلاف افراد بالغ خیلی سریع رشد میکند و این همان قابلیتی است که در نوپاها هست. نوزاد در حال یادگیری و شناخت محیط است، همان کاری که نوپاها باید بکنند. چه بفروشند؟ به کی بفروشند؟ چند بفروشند؟ چطور بفروشند؟
چرا نوپا به ادبیات جدید کارآفرینی نیاز دارد؟
به همان دلیل که نوزاد به لباس، دارو و غذایی کاملاً متفاوت نیاز دارد. درواقع آنچه به اسم ادبیات کارآفرینی در قرن ۲۰ برای راهاندازی کسبوکار مطرح بوده اصلاً مناسب نوپاها نیست. آنچه در ادامه نقل میشود بخشی از پیشگفتار کتاب راهنمای کارآفرینان استیو بلنک است:
«در سال ۱۶۰۲ م. کمپانی هند شرقی هلند نخستین و تنها شرکت پیشرفتهای بود که گواهی سهم صادر کرد. در مدت ۳۰۰ سال، شرکتها بدون داشتن نیروی اجرایی کارآزموده و آموزشدیده، تولید و توسعه کار خود را آغاز میکردند. در قرن بیستم، پیچیدگی کار شرکتهای بزرگ اقتضا میکرد که یک کادر اجرایی تحصیلکرده آنها را اداره کند. در سال ۱۹۰۸ م. دانشگاه هاروارد برای اولین بار مدرک کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی (MBA) را اعطا کرد، تا نیاز کسبوکارهای بزرگ به نیروی اجرایی و حرفهای تحصیلکرده را تأمین کند. در برنامه درسی این رشته، اطلاعات اساسی که دانستن آن برای نیروی اجرایی هر شرکت جدید ضروری بود، مطرح میشد؛ درسهایی مانند حسابداری صنعتی، استراتژی، مدیریت مالی، مدیریت محصول، مهندسی، مدیریت منابع انسانی و عملیات.
از آن زمان تا نیمه قرن بیستم، سرمایهگذار خطرپذیر (VC) و کارآفرینی به شکل جدید خود، با یکدیگر نزدیک شدند و بدین ترتیب صنعت کارآفرینی رشد فراوانی داشت. بااینهمه، در پنجاه سال گذشته، یافتن فرمولی برای تکرار موفقیت کسبوکارهای نوپا مانند کار جادوگران باقیمانده است. کارآفرینان همیشه در تلاش بودهاند تا ابزارها، اصول و قوانین و فرایندهای کسبوکارهای بزرگ را که در مدارس تدریس میشد و سرمایهگذاران آنها را توصیه میکردند، برای کار خود بهکارگیرند. سرمایهگذاران از اینکه کارآفرینان نوپا در اجرای طرح، شکست میخوردند، تعجب میکردند؛ آنها به این نکته توجه نکرده بودند که هرگز راهاندازی یک کسبوکار نوپا، مطابق با طرح کسبوکار، پیش نخواهد رفت.
اکنون بعد از گذشت نیمقرن تجربه، بهروشنی متوجه شدهایم آموزشهای سنتی مدیریت اجرایی که در اداره کردن کسبوکارهای بزرگی مانند جنرال موتور، آی.بی.ام و بوئینگ کاربرد دارد، نهتنها به درد کسبوکارهای نوپا نمیخورد، بلکه میتواند نابودکننده آنها نیز باشد. کارآفرینان، سرانجام با واقعبینی متوجه شدند، مشکل از کجا سرچشمه میگیرد و به این نتیجه رسیدند که کسبوکارهای نوپا، نمونه کوچکی از کسبوکارهای بزرگ نیستند.
شرکتهای بزرگ در حال اجرای مدل کسبوکاری هستند که در آن مشتری، مشکلاتش و ویژگیهای اصلی محصول کاملاً مشخص است، درحالیکه کسبوکارهای نوپا در جستوجو برای یافتن یک مدل کسبوکار مقیاسپذیر و تکرارپذیر هستند. جستوجو و یافتن هر مدل کسبوکار، نیازمند اصول، نقشه، مجموعه مهارتها و تجهیزاتی بهطور کامل متفاوت است تا بتواند به کمک آنها احتمال خطر را به حداقل و احتمال موفقیت را به حداکثر برساند.
با شروع قرن بیستویک، کارآفرینانی که راهاندازی کسبوکارهای مبتنی بر وب و موبایل را راهبری میکردند، توسعه تجهیزات مدیریتی خود را آغاز کردند. باگذشت یک دهه، تجهیزات و ابزارهای مدیریتی جدیدی پدیدار شد؛ ابزارهایی که نتیجه آن، پیدایش علم مدیریت کارآفرینی بود.»
جایگاه بوم مدل کسبوکار
از ارزش بوم مدل کسبوکار که توسط آقای الکساندر استروالدر در فراگیر و مؤثر شدن متدولوژی ناب نباید غافل شد. هم ریس و هم بلنک در کتاب دومش یعنی راهنمای کارآفرینان بوم را بهعنوان ابزاری کلیدی برای موفقیت کسبوکار نوپا استفاده میکنند.
رویداد کارآفرینی ناب:
رویداد کارآفرینی ناب مانند استارتاپ ویکند، استارتاپ لین ماشین، استارتاپ گرایند و امثال آنها، برنامهای است که افراد علاقهمند به کسبوکارهای نوپا را گرد هم میآورد. اهداف اصلی این برنامهها آموزش و ترویج متدولوژی کارآفرینی ناب و شبکهسازی بین شرکتکنندگان است. بنابراین نوپا (استارتاپ) یک کسبوکار است درحالیکه اردوی استارتاپ و امثال آنها یک رویداد است.
سهگانههای کارآفرینی ناب:
آنچه امروزه در رویدادهای کارآفرینی ناب با هر نامی و هر شکلی که باشند، آموزش داده میشود اغلب بر اساس آموزههای سه منبع اصلی آن یعنی کتاب «راهنمای کارآفرینان» آقای بلنک، «نوپای ناب» آقای ریس و «خلق مدل کسبوکار» آقای استروالدر است.
جمعبندی:
نوپا یک دوره از کسبوکار است. ملاک اساسی اینکه کسبوکاری در این دوره قرار دارد ابهام و عدم قطعیت در مدل کسبوکار ناشی از نوآوری است. بدیهی است که این دوره موقتی است و کارآفرینان باید با حداکثر سرعت ممکن از آن عبور کنند. در غیر این صورت کسبوکار آنها از بین خواهد رفت. همچنین این دوره نیازمند روش و ابزارهایی متفاوت و مناسب خودش هست که بانام «کارآفرینی ناب» شناخته میشود. رویدادهایی مانند استارتاپ لین ماشین، استارتاپ گرایند، استارتاپ ویکند و …. برای آموزش این ادبیات در سراسر جهان برگزار میشود که منبع اصلی آنها سه کتاب «راهنمای کارآفرینان»، «نوپای ناب»، «خلق مدل کسبوکار» است.
دوست خوبم،
شما در این خصوص چه نظر و تجربهای دارید؟ لطفاً دیدگاه خود را در پایین همین صفحه بیان کنید.
اگر این مطلب را مفید یافتید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
Comments (3)
سلام من آشنایی خوبی با تولید ناب در کف کارگاه دارم،البته تجربه ای برای آن هم کسب کردم
به نظر من تلفیق این روش ها با یکدیگر حتما مفید است
اما قصد داشتم بیان کنم که با تجربه من وجود خلاقیت و روش های کشف مسئله مشتریان و تولید برای آنها بسیار مهم است. در کل استفاده از این روش و تولید ناب و حل مسئله با تکنیک تریز و استفاده از QFDو دیگر ابزار هاهم بستگی خوبی برای ماندن در بازار ایجاد میکند
هرچیزی که از مفهوم لین استارتاپ میخواهید بدانید در وبلاگ استیو بلنک آمده
https://steveblank.com
کتاب اریک ریس خیلی پرحرفی میکنه و بیشتر تبلیغ خودش به عنوان مشاور هست
اینو قبول دارم